اگر منتظر هستید تا احساس کنید که اضطراب اجتماعی شما تحت کنترل است تا از منطقه ی امن خود بیرون بروید، ممکن است هرگز به آن نقطه نرسید. در این میان، چرا با انجام کارهای کوچکی که می تواند به شما کمک کند، این احساس را به خود ندهید که اضطراب اجتماعی شما تحت کنترلتان است، بنا بر همان جمله ی معروفی که می گوید اگر چیزی را می خواهی آن را تظاهر کن تا به واقعیت تبدیل شود. در ادامه مقاله با ما همراه باشید تا درباره راهکارهای موثر در کنترل اضطراب اجتماعی و کارهایی که مردم برای آن انجام می دهند اطلاعات جامعی در اختیار شما قرار دهیم…
اقداماتی برای کنترل اضطراب اجتماعی
اگر احساس می کنید که در زندگی تان هیچ قدرتی ندارید (همانطور که بسیاری از افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی احساس می کنند)، انجام کارهای کوچکی که باعث می شود احساس کنید کنترل بیشتری بر روی زندگی تان دارید می تواند به شما کمک کند.
حتی اگر احساس کی کنید که کنترل زندگی، سلامت روانی یا اضطراب اجتماعی خود را در دست ندارید، اگر بخواهید طوری رفتار کنید که این موارد را تحت کنترل دارید چه می شود؟ این کار باعث می شود مانند افرادی که همه چیز را تحت کنترل دارند رفتار کنید و به مرور احساس قدرت بیشتری داشته باشید. این در واقع همان رویکرد قدیمی “تظاهر کن تا زمانی که آن را به واقعیت تبدیل کنی” است که می تواند بسیار مؤثر باشد.
برای انجام این کار، فهرستی از کارهای کوچکی که میتوانید انجام دهید، تهیه کنید تا احساس کنید کنترل بیشتری دارید. اطمینان حاصل کنید که لیست حاوی مواردی است که بسیار واضح و دقیق هستند. همچنین، به جای تهیه ی لیست از کارهایی که نباید انجام ندهید، روی کارهایی که باید انجام دهید تمرکز کنید. در ادامه چند ایده برای شروع این کار به شما ارائه می کنیم. این کارها همگی چیزهایی هستند که انجام آن ها برای فردی که بر اضطراب اجتماعی خود غلبه کرده، کاری آسان است. شما می توانید با به دست آوردن کمی کنترل بر روی این بخش های کوچک زندگی خود، راه غلبه بر اضطراب اجتماعی تان را آغاز کنید.
برای اینکه فرآیند یادگیری مهارت های مقابله با اضطراب اجتماعی کمتر برایتان طاقت فرسا باشد، هر بار یک مورد را برای کار انتخاب کنید و تا زمانی که احساس کنید بر آن مسلط شده اید به کارکردن بر روی آن مورد ادامه دهید. در این زمینه می توانید از بهترین روانپزشککمک بگیرید تا بهتر بتوانید این مشکل را حل نمایید.
یک انتخاب بحث برانگیز انجام دهید
مواردی که می توانید برای کار کردن بر روی آن ها انتخاب کنید، ممکن است شامل دنبال کردن یک نامزد سیاسی، انتخاب یک مسیر شغلی خاص، یا صرفاً «نه» گفتن به چیزی باشد که برای شما خوشایند نیست. با ایستادن در برابر چیزی که کمی بحث برانگیز است، به خود نشان می دهید که از نظرات منفی دیگران نمی ترسید.
پیشگام باشید
اولین نفری باشید که در محل کار حاظر می شود، پیش از سایرین به مهمانی برسید. به عنوان نفر اول برای ارائه ی خود اقدام کنید. انتخاب اولین نفر بودن، به مغز شما می گوید که از چیزی نمی ترسید و برای مقابله با آنچه بر سر راهتان قرار می گیرد کاملاً آماده هستید.
چیزهای جدید را امتحان کنید
جاهایی را برای قدم زدن انتخاب کنید که قبلاً هرگز نرفته اید. در یک کلاس هنری نام نویسی کنید. اگر تا به حال در مراسم های عمومی شرکت نکرده اید، سعی کنید در این مراسم ها حضور پیدا کنید. به یک سفر از پیش تعیین نشده بروید (بسته به امکانات شما می تواند سفری محلی و یا سفر به یک جای دور باشد). امتحان کردن چیزهای جدید باعث می شود احساس کنید ماجراجو هستید و داشتن اضطراب نمی تواند شما را متوقف کند.
مدبر و ملاحظه گر باشید
سعی کنید در برقراری ارتباط با دیگران شما آغاز کننده باشید، با پرسیدن سوالاتی دیگران را وارد گفتگو کنید. زمانی که وارد یک جمع جدید می شوید خود و یا دوستانی که همراه شما هستند را با اعتماد به نفس تمام معرفی کنید. کاری کنید که افراد در خانه ی شما احساس راحتی کنند. انجام این کارهای کوچک متفکرانه شما را مجبور می کند که تمرکز بر روی خودتان را متوقف کنید و شروع به تمرکز بر روی دیگران کنید.
تحرک و مشارکت داشته باشید
نه اینکه فقط ورزش کنید بلکه راه هایی پیدا کنید که بدن شما را به چالش بکشد. یک کلاس رقص، یوگا یا چیزی مانند این ها که به نظرتان جالب می رسد را امتحان کنید. انتخاب فعالیت های گروهی شما را به چالش می کشد تا خود را فردی ببینید که از بودن در کنار دیگران لذت می برد.
به خودتان احترام بگذارید
با خودتان خوب صحبت کنید و چیزهایی بگویید که دوست دارید شخص دیگری به شما بگوید. چیزهایی را بگویید که وقتی آن ها را به دیگری می گویید برایشان انرژی بخش و دلپذیر است. با چیزهایی که می گویید می توانید عزت نفس و احترام به خود را نشان دهید و این کار به تدریج مغز شما را برای مهربانی بیشتر با خود و دیگران تربیت می کند.
قدردان باشید
هر روز از میان چیزهایی که بابت آن ها شکرگزار هستید 3 مورد را انتخاب کنید و در یک دفترچه ی یادداشت بنویسید. برای هر روز خود یک جمله ی شکرگذاری تعیین کنید و در طول روز آن را با خود تکرار کنید.
ارزش های خود را شناسایی کنید
شما نیز مانند هر انسان دیگری در اعماق وجود خود ارزشهایی دارید، سعی کنید این ارزشمندی هایتان را کشف کنید. برای چیزی که به آن اعتقاد دارید بجنگید. برای کمک در زمینه ای که به آن علاقه دارید داوطلب شوید. پیروی از ارزش هایتان به شما احساس هدفمندی می دهد و به شما کمک می کند تا بر هر اضطرابی که در طول این مسیر بروز می کند، غلبه کنید.
خودشکوفایی
آیا در مورد سلسله مراتب نیازهای مازلو (Maslow) چیزی شنیده اید؟ مازلو در واقع یک هرم از نیازهای انسان است که از ابتدایی ترین تا پیشرفته ترین نیازها افزایش مییابد، با این ایده که تا زمانی که سطح زیر آن برآورده و تأمین نشود، نمی توانید به یک سطح بالاتر بروید.
به عنوان مثال، اگر نیازهای اولیه ی فیزیولوژیکی یا امنیتی شما برآورده نشود (غذا یا سرپناه نداشته باشید، یا سلامتی شما به خطر افتاده باشد)، جستجو یا دستیابی به عشق یا تعلق برای شما بسیار دشوار خواهد بود، زیرا بخش زیادی از تمرکز شما بر روی نیازهای اولیه تان معطوف شده است.
نیاز «خودشکوفایی» در راس این هرم قرار دارد. خودشکوفایی مرحله ای است که در آن افراد به دنبال سطوح بالاتری از تحقق اهدافشان هستند. ممکن است خودشکوفایی را به عنوان چیزی در «رأس هرم» در نظر بگیرید که وقتی همه ی نیازهای دیگر زندگیتان را محقق کردید، بخواهید به دنبال دستیابی به آن بروید.
اضطراب اجتماعی و خودشکوفایی
خودشکوفایی چگونه با اضطراب اجتماعی مرتبط است؟ اگر خودشکوفایی را در روند مقابله با اضطراب اجتماعی اعمال کنید، ممکن است تصور کنید که فردی که با SAD دست و پنجه نرم می کند در سطح نیازهای ایمنی گیر کرده است. اگر روزانه با اختلال اضطراب اجتماعی دست و پنجه نرم می کنید، ممکن است کنترل ذهن و بدن خود را نداشته باشید. همچنین ممکن است در پیدا کردن و یا حفظ یک شغل، ملاقات با افراد و موقعیت های دیگر مشکل داشته باشید.
اضطراب اجتماعی، جستجوی دوستی، بهبود پیوندهای خانوادگی، احساس خوب نسبت به خود داشتن و احترام به خود را برای شما دشوار می کند.
همچنین ممکن است خلاقیت، خودانگیختگی و پذیرش را برای شما سخت کند. وقتی بر روی زمان حمله ی اضطرابی بعدی خود تمرکز می کنید، عقب نشینی و پذیرش خود، انتخاب کارهای خلاقانه یا برنامه ریزی خودجوش برای شما می تواند کار سختی باشد.
اما آیا باید اینطور باشد؟ آیا مازلو لزوماً در همه ی موارد صادق است؟
نتایج یک تحقیق که در سال 2011 در مجله ی شخصیت و روانشناسی اجتماعی منتشر شده نشان داد که یک فرد می تواند به خودشکوفایی و روابط اجتماعی خوب دست یابد، حتی اگر نیازهای اساسی و امنیتی او به طور کامل برآورده نشده باشد.
شاید این بدان معناست که حتی اگر شما همچنان با اضطراب اجتماعی مبارزه می کنید، باز هم می توانید به سمت خودشکوفایی پیش بروید. سعی کنید هر روز تغییرات کوچکی ایجاد کنید تا احساس کنید کنترل بیشتری بر روی زندگی و روابط اجتماعی خود دارید. هر بار روی یک مورد تمرکز کنید تا زمانی که کاملاً به آن مسلط شوید. در کنار این تغییرات کوچک، می توانید بر روی غلبه بر اضطراب خود نیز کار کنید.
فراتر از انجام این کارها برای سوق دادن خود به سمت خودشکوفایی، به چیزهایی که نمی توانید کنترل کنید، از قبیل چیزهایی مانند اینکه دیگران در مورد شما چه فکری می کنند، آنچه در گذشته ی شما اتفاق افتاده است، محدودیت های جسمی یا ذهنی نیز توجه داشته باشید. با برداشتن تمرکز خود از روی این موارد، متوجه خواهید شد که در موقعیت هایی که معمولاً احساس اضطراب می کردید، حالا دیگر راحت تر می توانید از زندگی خودتان لذت ببرید.
تنفر و بیزاری از خوردن یک نوع غذا معمولا زمانی اتفاق می افتد که افراد به صورت اتفاقی پس از مصرف غذای خاصی دچار بیماری می شوند. به این نوع احساس تنفر از خوردن غذا که پس از بروز بیماری در افراد اتفاق می افتد، شرطی شدن گفته می شود. به طور کلی پروسه ای شرطی شدن سبب بروز رفتارهای جدید در افراد می شود که قبلا آن را تجربه نکرده اند. شرطی شدن کلاسیک تاثیر بسیار زیادی بر روی رفتارهای ما دارد. یکی از مثال های بارز آن طعم گریزی و یا انزجار از خوردن غذای خاصی می باشد که تنها به این دلیل اتفاق افتاده است که همزمان با خوردن آن غذا دچار بیماری شده ایم. می توان گفت این فرایند یک پاسخ بیولوژیک می باشد که برای محافظت از جان موجودات طراحی شده است.
توضیحاتی پیرامون بیزاری شرطی از یک غذا
شاید برای شما اتفاق افتاده باشد که پس از خوردن غذای خاصی دچار بیماری شده اید و به همین دلیل از خوردن آن غذا به دلیل اینکه در شما احساس ناخوشایند ایجاد می کند، متنفر شده اید. به طور کلی زمانی که خوردن یک ماده غذایی همزمان با ایجاد یک بیماری در افراد باشد، می تواند سبب شرطی شدن تنفر آنها از خوردن آن غذا باشد. برای مثال اگر شما در یک وعده ی ناهار سوشی میل کنید و همزمان با خوردن آن احساس بیماری کنید، به دلیل ایجاد خاطره ناراحت کننده از آن غذا پس از آن ممکن است دیگر میلی به خوردن سوشی نداشته باشید. این نوع احساس تنفر و یا بیزاری از خوردن غذا هیچ ارتباطی به بیماری زا بودن و یا نبودن ماده غذایی ندارد، برای مثال ممکن است سوشی هیچ ارتباطی به بیمار شدن شما نداشته باشد، اما به دلیل فرایند شرطی شدن شما تمایلی به خوردن آن غذا نخواهید داشت.
شاید کار خوبی باشد که از غذاهای که سبب ایجاد بیماری زایی در بدن می شود، خودداری کنیم. اما طبق مطالعات انجام شده، خوردن غذاها در بیشتر موارد هیچ ارتباطی با ایجاد بیماری در ما ندارد. و به طور کلی هیچ غذایی به صورت آنی نمی تواند در انسان ایجاد بیماری کند. بنابراین این حس ناخوشاید حاصل از همزمانی مصرف یک غذا با ایجاد بیماری تنها یک عارضه شرطی شدن می باشد، که در بیشتر موارد سبب کاهش تمایل افراد به مصرف غذا می شود.
به این نوع شرطی شدن که سبب تنفر و بیزاری شما از خوردن یک ماده غذایی خاص می شود که قبلا نسبت به آن احساس خنثی داشته اید، شرطی شدن کلاسیک می گویند.
توضیح یک مثال از شرطی شدن کلاسیک
برای مثال، شما چندین سال قبل به یک مسافرت رفته اید و در این مسافرت همزمان با خوردن مرغ در یک رستوران دچار بیماری معده و دل درد شده اید. با وجود اینکه این غذا را قبلا بسیار دوست داشته اید، اما در حال حاضر به دلیل همزمانی خوردن آن غذا با ایجاد بیماری در شما، احساس تنفر و بیزاری از خوردن غذا را دارید. با وجود اینکه در این مورد شما می دانید که ویروس معده که سبب ایجاد بیماری در شما شده است را از دوست خود چند روز قبل گرفته اید، اما وجود این همزمانی سبب ایجاد حس تنفر در شما از خوردن غذا شده است.
توضیح حس تنفر غذایی
سوال اینجاست که آیا حس بیزاری از خوردن غذاها آگاهانه یا ناآگاهانه است؟
در بسیار از موارد، افراد بدون اینکه خود متوجه باشند و یا دلیل آن را بدانند از غذاهایی متنفر هستند. بنابراین بهتر است سوال را اینگونه مطرح کنیم که چرا بیزاری و یا تنفر از یک نوع غذا برای ما اتفاق می افتد در حالی که می دانیم علت بیماری چیز دیگری بوده است؟
می توان گفت علت اصلی آن، طعم گریزی مشروط می باشد که سبب می شود خواسته و یا ناخواسته از خوردن غذاهایی خاصی بیزاری کنیم. در حقیقت در این شرایط، همراه شدن یک محرک خنثی که در این جا غذا است با یک محرک بی قید و شرط که در اینجا بیماری است، سبب ایجاد پاسخ مشروط شده است، که همان تنفر از خوردن غذا می باشد. این شرطی سازی که به آن شرطی شدن کلاسیک گفته می شود، دارای دو فاکتور بسیار مهم است : اولی همراه شدن یک محرک خنثی با یک محرک مشروط می باشد و دومی همزمانی این دو با هم است. این نوع شرطی شدن در محیط آزمایشگاهی هم مورد بررسی قرار گرفته است. در یک مطالعه توسط جان گارسیا که یک روانشناس محقق می باشد؛ آب طعم داری را به موش ها داد و همزمان با آن با تزریق ماده در آن ها بیماری ایجاد کرد، بعد از مدتی موش ها از خوردن آب طعم دار خودداری کردند.
توضیحاتی پیرامون حس تنفر
با وجود اینکه گارسیا نشان از شرطی شدن در تنفر و بیزاری از خوردن یک نوع غذا بود، اما بسیاری از محققان هنوز سوالات متفاوتی در این زمینه داشتند، آن ها می گفتند اگر تنها این همزمانی است که سبب ایجاد تنفر و شرطی سازی می شود، پس چرا زمانی خوردن یک غذا ساعت ها از بیمار شدن یک فرد فاصله دارد، باز هم سبب تنفر فرد از خوردن آن غذا می شود؟
گارسیا خاطر نشان کرد که انزجار چشایی طعم دهنده هایی را حذف می کند، تا به سبب آن محرک های دیگری را حذف کند که منجر به ایجاد بیماری در فرد شده است. حذف نوع محرک ها کاملا انتخابی می باشد. برای همین منظور ممکن است محرکی حذف شود که ساعت ها از بیماری فاصله داشته باشد.
آنچه گارسیا و سایر محققان توانستند اثبات کنند، این بود که نوع محرک خنثی استفاده شده بر روند شرطی سازی تاثیر دارد. اینکه چرا نوع محرک تا این اندازه مهم است، ریشه آن را می توانیم در خواستگاه ها بیولوژیکی موجودات جستجو کنیم. این خاستگاه بیولوژیکی این گونه عنوان می کند که اگر حیوانی غذا بخورد و بیمار شود، به دلیل اینکه ممکن است نوع غذای مورد استفاده با بیماری ایجاد شده ارتباط داشته باشد، بهتر است حیوان دیگر آن غذا را استفاده نکند. بنابراین این واکنش، یک واکنش مهم در جهت محافظت از جان موجودات می باشد. و برای همین منظور شکل گرفته است.
شرطی سازی کلاسیک تاثیر بسیار زیادی بر روی رفتارهای ما دارد، یکی از نمونه های بارز آن طعم گریزی می باشد.
خلاصه نکات مقاله
شرطی شدن کلاسیک تاثیر بسیار زیادی بر روی رفتارهای ما دارد. یکی از مثال های بارز آن طعم گریزی و یا انزجار از خوردن غذای خاصی می باشد که تنها به این دلیل اتفاق افتاده است که همزمان با خوردن آن غذا دچار بیماری شده ایم. می توان گفت این فرایند یک پاسخ بیولوژیک می باشد که برای محافظت از جان موجودات طراحی شده است.
امروزه، روانشناسی و روانپزشکی با همه جنبههای زندگی انسان در ارتباط است و هر اندازه که جامعه پیچیدهتر میشود، روانشناختی نیز نقش مهمتری در حل مشکلها برعهده میگیرد. انسان ممکن است در بعضی از مراحل زندگی خود گرفتار بحران های روحی و روانی شود یا به یکی از اختلالات روانی دچار شود. این بدین معنی می باشد که هر انسانی نیاز به مشاوره های روانشناسی دارد .
اگر ضرورت داشتن خانواده، جامعه و روابط سالم را بدانیم، مسلماْ از کنار خدمات مشاوره ای به شرطی که توسط افراد با تجربه و حرفهای انجام شود به سادگی نخواهیم گذشت. برای شناخت یک روانپزشک خوب در تهران و اینکه چه ملاک هایی برتری روانپزشک را تعیین می کنند، خواندن این مقاله را پیشنهاد می کنیم.
در ادامه مقاله با ما همراه باشید…
متخصص اعصاب و روان کیست؟
متخصص اعصاب و روان (روانپزشک یا Psychiatrist)، شخصی است که به تشخیص، ارزیابی، درمان و پیشگیری از اختلالات رفتاری، عاطفی و ذهنی می پردازد. به عبارت دیگر روانپزشک، پزشکی است که متخصص تشخیص و درمات بیماری های روانی یا روان درمانی است. روانپزشکان و متخصصان بهداشت روانی تنها کسانی هستند که مرجعیت تجویز دارو برای درمان بیماری های روانی را دارند. برخی از روانپزشکان متخصص در کمک به گروه سنی ویژه ای مانند روانپزشک کودکان، که وظیفه درمان گروه سنی کودکان یا نوجوانان را بر عهده دارد، فعالیت می کنند. کلیه روانپزشکان برای سنجش و درمان بیماری های روانی آموزش می بینند.
آیا روانشناس و روانپزشک باهم تفاوت دارند ؟
برای پاسخ به این سوال باید گفت : روانشناسی و روانپزشکی کاملا با یکدیگر مجزا هستند .
همانطور که می دانید، یک اصل مهم درباره بیماری ها، تشخیص و شناخت آنها می باشد، که این کار توسط پزشک انجام می شود. در واقع تشخیص اینکه فردی مبتلا به افسردگی و یا اختلالات اضطرابی می باشد، تنها توسط یک روانپزشک انجام می شود .
دلیل این موضوع این است که بیشتر اختلالات جسمانی مانند کم کاری یا پرکاری تیروئید، بیماری قلبی، اختلالات هورمونی مربوط به غدههای فوق کلیه، مربوط به بیماران جنسی در خانمها و… میتواند مربوط به اختلالات روانپزشکی باشند. به همین دلیل در مورد تشخیص بیماری قطعا این موضوع برعهده روانپزشک است و درمان دارویی حتما توسط روانپزشک انجام میشود.
روانشناس نیز به کسی اطلاق داده می شود که می تواند روان درمانی یا به اصلاح مشاوره را انجام دهد. روان شناس دوره آموزشی دوره خاصی از روان درمانی را طی کرده است. این دوره ها شامل شناخت درمانی، رفتار درمانی، خانواده درمانی، روان درمانی تحلیلی و… می باشند. این موارد به روان شناس یا روانپزشک بودن فرد ارتباطی ندارد.
گاهی ممکن است بیماری که مراجعه می کند مبتلا به اختلال
دارودرمانی و یا نوع خاصی از روان درمانی باشد، در نتیجه
روانپزشکبه تنهایی نمی تواند برای این بیمار دوره درمانی را
تکمیل کند. برایاین موارد روانپزشک بیمار را تحت درمان
دارویی قرار می دهد وسپس بیمار را به روان شناس برای
انجام نوع خاصی از روان درمانیارجاع می دهد. در نتیجه
روانپزشک و روان شناس در حیطه کاریخود باید با یکدیگر
هماهنگ باشند.
زیرتخصص های رشته روانپزشکی
روانپزشکی بزرگسالان
روانپزشکی اعتیاد
روانپزشکی سالمند
روانپزشکی کودک و نوجوان
روانپزشکی پری ناتال ( مربوط به سلامت روان مادران و نوزادان)
روانپزشکی پزشکی قانونی ( مربوط به موارد قضایی)
روانپزشکی چیست؟
روانپزشکی، شاخه ای تخصصی از پزشکی است که به کار تشخیص، درمان، توانبخشی و پیشگیری از بیماری های روانی می پردازد. متخصص اعصاب و روان شخصی است که در رشته پزشکی تحصیل کرده و بعد از اتمام دوره پزشکی عمومی، دوره تخصصی خود را در رشته روانپزشکی یا اعصاب و روان می گذراند. روانپزشک یا متخصص اعصاب و روان بعد از گذراندن این دوره تخصصی، روزانه در درمانگاه ها یا بخش های بیمارستانی زیر نظر استادان خود به معاینه و درمان بیماران مشغول است و عصرها، شب ها و ایام تعطیل نیز به صورت کشیک، اورژانس روانپزشکی را اداره می کند.
اهمیت رشته روانپزشکی
اگر متخصص قلب یا گوارش بتواند درمانی را که درباره بیمار اروپایی، آفریقایی، آمریکایی یا چینی به نتیجه رسیده است، با موفقیت در مورد بیمار ایرانی نیز به کار گیرد، انتظاری جز این نمی رود؛ زیرا قلب، معده و کبد انسان ها همگی به یکدیگر شباهت دارد و نحوه کارکرد آن ها مشابه است. اما در مورد مسائل روانپزشکی انسان ها، این امر صادق نیست. تجربه های زندگی انسان ها، محیط پرورشی، تاثیر آموزگاران، وضعیت اجتماعی، تعلق به گروه های گوناگون قومی، دینی، فرهنگی و زبانی، چگونگی پذیرش درمان و پاسخ به درمان های پزشکی موثر است. دارودرمانی، روان درمانی، بستری در بیمارستان و الکتروشوک از روش های درمانی است که روانپزشک با توجه به نوع بیماری، آن را بکار می گیرد و در انجام آن ها تجربه و دانش کافی دارد.
در رشته روانپزشکی، این موضوع که باید بیمار را درمان کرد نه بیماری را، بیش از هر تخصص پزشکی دیگری در این رشته صادق است. در این رشته پزشکی، روانپزشک می کوشد حتی اطرافیان و محیط زندگی بیمار را نیز درمان کند، زیرا می داند جامعه ناسالم خود باعث بیماری است.
راه های شناخت بهترین متخصص اعصاب و روان
راه های بسیار زیادی برای تشخیص متخصص اعصاب و روان وجود دارد. برخی از این راه ها عبارتند از :
پرس و جو از افرادی که به متخصص اعصاب و روان مراجعه داشته اند: یکی از بهترین راه ها برای یافتن بهترین روانپزشک همین است که از کسانی که به متخصص اعصاب و روان مراجعه داشته اند، پرس و جو شود و در صورت رضایت آن ها از پزشکشان می توانید آن پزشک را در لیست پزشک های کاندید خود قرار دهید.
سرچ در گوگل و شبکه های اجتماعی مانند اینستاگرام : یکی دیگر از بهترین روش ها برای یافتن متخصصی با تجربه، سرچ یا همان جستجو کردن می باشد. شما می توانید با سرچ در گوگل و دیدن نظرات مردم، خوب بودن یک متخصص را مورد ارزیابی قرار دهید و برای درمان یا تشخیص بیماری به او مراجعه نمایید.
بهترین متخصص اعصاب و روان چه اختلالاتی را درمان می کند؟
از مهم ترین انواع بیماری های اعصاب و روان که سبب می شود روند عادی زندگی افراد با اختلال مواجه شود و متخصص اعصاب و روان می تواند برنامه درمانی مثبت و ثمربخشی را برای آن ها طراحی نماید، عبارتند از :
اختلال استرس حاد
اضطراب
افسردگی یا خلق پایین
مشاوره تحصیلی
نگرانی یا ترس شدید و غیرقابل کنترل
اختلالات شخصیتی
افکار منفی دائمی و مستمر
بی اشتهایی عصبی
وسواس های فکری
اختلالات خواب مانند بدخوابی یا خواب زیاد
اختلاا عملکرد جنسی مانند اختلال نعوظ و زود انزالی
ناتوانی جنسی
اختلالات ارگاسم زنان و مردان
اختلالات درد
انواع فوبیاها
اسکیزوفرنی و سایر اختلالات جنسی
اختلال بیش فعالی کمبود توجه (ADHD) در کودکان و بزرگسالان
درمان سوء مصرف و وابستگی به مواد مخدر
و سایر مشکلات روانپزشکی کودکان و بزرگسالان
چه کسانی نیازمند مراجعه به روانپزشک هستند؟
افرادی که دچار اضطراب یا علائم افسردگی، وسواس، اختلال خواب، استرس، فوبیا، اختلال شخصیت یا خیلی از مشکلات دیگر روانشناختی باشند نیازمند مراجعه به روانپزشک هستند.
بعضی از این موارد در حدی که خفیف یا بعضا تا متوسط باشد با روان درمانی و مشاورههایی که متناسب با روحیه و دیدگاه فرد باشد، انجام میشود. در موارد متوسط و شدید ممکن است نیاز به مداخله درمان دارویی باشد که در کنار آن مشاورهها هم میتواند بسیار کمک کننده باشند. در مواردی که فرد دچار روان پریشی است و علائمی مثل توهمهای متعددی با افت عملکرد، توهمهای مختلف دیداری، شنیداری و انواع دیگر مانند بدبینیهای شدید، پرخاشگریهای غیرقابل کنترل، وسواسهای شدید، اضطرابهای شدید و… نیاز به درمانهای دارویی است که توسط روانپزشک تجویز میشود.
یک روانپزشک چه خدماتی ارائه می دهد؟
حیطه کاری و خدمات یک روانپزشک شامل مباحث مشاوره، درمان اختلال خواب، ترک اعتیاد، درمان اضطراب، درمان بیماری های حاد روانی مانند اختلال دو قطبی و شیزوفرنی، درمان استرس و می باشد. از جمله خدماتی که یک روانپزشک ارائه می دهد عبارتند از :
یک روانپزشک خوب چه خصوصیاتی باید داشته باشد؟
بهترین روانپزشک در درجه اول باید به صحبت های بیمار خود خوب گوش کند و بعد از آن با کمک علم و دانش خود بهترین روش درمانی را برای بیمار تعیین کند. به طور مثال گاهی ممکن است دو نفر با مشکل مشابه وسواس به روانپزشک مراجعه کنند و پزشک برای هر کدام از آن ها روش درمانی کاملا متفاوتی را انتخاب نماید. البته معمولا در بیشتر اختلالات انتخاب روند درمان یک تصمیم گیری دوطرفه است و خود بیمار نیز در این پروسه نقش فعالی را ایفا می کند.
یک روانپزشک خوب باید همیشه به یادگیری بیشتر و بیشتر در مورد بیمارانش علاقهمند باشد، زیرا اختلالات روانپزشکی، داستانی طولانی دارد و پروندهای است که در طی سالها باز میماند.
اگر از تکنیک رژیم درمانی استفاده می کند، باید رژیم درمانی تجویزی او برای بیمار ساده و نسبتا ثابت باشد. برای بیمار خود زمان کافی بگذارد تا بتواند به درستی تشخیص دهد که اختلال روانپزشکی تا چه میزان بر زندگی و سلامت بیمار خود تاثیر می گذارد.
یک روانپزشک خوب باید آگاهی داشته باشد که درمانهای غیرتشریفاتی چون برخورد مراقبانه، گوش دادن و آموزش در مورد بیماری بیمار چه اندازه قدرتمند است. زمانی که بیمارش به صورت همزمان تحت درمان توسط دیگر متخصصین سلامت روان میباشد به طور مداوم در جریان پیشرفت بهبودی وی قرار داشته باشد.
یک روانپزشک خوب باید از نظر اطلاعات کاملا به روز باشد. تحقیقات علوم اعصاب، اطلاعاتی در اختیار ما قرار میدهد که به ارتقا در تشخیص و درمان اختلالات منجر میشود.
یک روانپزشک خوب باید از تجویز داروهای گران قیمت که ممکن است بیمار نتواند آن ها را تهیه و یا ادامه دهد بپرهیزد. مگر آن که داروهای ارزان قیمت دارای اثربخشی اثبات شده نباشند و عوارض قابل توجهی داشته باشند و یا ثابت شود کمتر موثرند. روانپزشک خوب باید در برابر مدهای دارویی محتاط باشد مگر آن که شواهد محکمی در مورد اثربخشی آنها موجود باشد.
روانپزشک و تشخیص بیماری های روانپزشکی
همانطور که گفته شد، روانپزشک، پزشکی است که تخصص او در زمینه سلامت روان می باشد. روانپزشکان برای ارزیابی هر دو جنبه روحی و جسمی مشکلات روانی صلاحیت دارند. اشخاص مختلف هر کدام به علت های گوناگونی به دنبال کمک های روانپزشکی می باشند؛ این مشکلات گاه می تواند ناگهانی ایجاد شود، مانند توهم های وحشتناک، حمله اضطراب، افکار خودکشی یا شنیدن صداها، یا ممکن است طولانی مدت تر باشد، مانند احساس غم، نا امیدی یا اضطراب که عملکرد زندگی را دچار مشکل می کند.
تشخیص بیماری چگونه انجام می شود؟
ارائه شرح حال از وضعیت جسمی و روانی بیمار و همچنین مجموعه کاملی از آزمایش های پزشکی و روانی همراه با گفت و گو و مشاوره با بیمار، می تواند در تشخیص بیماری به روانپزشک کمک کند. هنگام مراجعه بیمار به متخصص اعصاب و روان، رابطه پیچیده ای که بین بیماری های عاطفی و پزشکی دیگر و همچنین عوامل ژنتیکی و سابقه خانوادگی که وجود دارد، توسط روانپزشک تشخیص داده می شود. ارزیابی داده های پزشکی و روانپزشکی جهت تشخیص بیماری افراد منجر به تهیه یک برنامه درمانی موثر می گردد.
روش های درمانی روانپزشک
در این بخش از مقاله، به شیوه های مختلف درمانی که یک روانپزشک ارائه می دهد، می پردازیم:
روان درمانی طولانی مدت برای بیماران مبتلا به مشکلات شخصی، کلیه تشخیص ها از جمله مواردی که به دارو نیاز دارند، در نظر گرفته می شود. برای مثال درمان اضطراب با روان درمانی روشی است که از درمان شناختی رفتاری و درمان مواجهه ای در آن استفاده می شود، و در آن می توان یک نوع درمان یا را به تنهایی یا در ترکیبی با انواع دیگر روش های درمانی مورد استفاده قرار داد.
روان درمانی فردی
روانپزشکی سالمندان
ارزیابی و درمان بیماران 65 سال به بالا با علائم اضطراب، افسردگی، علائم رفتاری زوال عقل و سایر اختلالات روانپزشکی که در نتیجه اثرات بیولوژیکی و روانی پیر شدن افراد می باشد.
عوارض رفتاری یا روانی که ناشی از اعمال جراحی مغز و اعصاب می باشد، که به علت اختلالات عصبی مانند اختلالات حرکتی، صرع، ضربه مغزی یا سکته انجام می گیرد.
عوارض احتمالی جراحی مغز و اعصاب
زوج درمانی و خانواده
ارزیابی مشکلات رابطه و درگیری های زناشویی، طلاق، ازدواج مجدد و مشکلات والدین
ارزیابی و معالجه بیمارانی که به علت مصرف مواد مخدر، داروهای روانگردان و مشروبات الکی دچار علائم روانشناختی یا رفتاری شده اند.
درمان سوء مصرف مواد مخدر و داروهای روانگردان
وسواس فکری
ارزیابی و درمان روانپزشکی برای بیمارانی که مبتلا به تشخیص اولیه اختلال وسواس مانند خرید اجباری، چیدن پوست و … می باشند.
ارزیابی و درمان اختلالات روانپزشکی خاص زنان و علائم رفتاری یا روانی مربوط به افسردگی بعد از زایمان، ناباروری و مشکلات بارداری
سلامت روان بانوان
افسردگی
مشاوره ثانویه و مدیریت مداوم بر داروهای تجویزی اختلالات خلقی در هر دوره از بیماری افسردگی
مشاوره ثانویه، ارزیابی و مدیریت دارو در مورد انواع اختلالات بیماری دو قطبی
اختلالات دو قطبی
اختلالات هوشیاری
مشاوره و مدیریت دارو برای بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی و روانپزشکی
روش درمان دارو درمانی، معمولا پر عارضه ترین شیوه درمان می باشد که گاهی اوقات چاره ای جز انتخاب این شیوه نمی باشد .انواع روش های درمانی که روانپزشک ارائه می دهد، عبارتند از :
نوروفیدبک
بیوفیدبک
شناخت درمانی
رفتار درمانی
روان درمانی شناختی
رواندرماني تحليلي
رفتار درمانی دیالکتیکی
وموارد دیگر
مشاوره و روان درمانی فردی
در مشاوره یا روان درمانی فردی، سعی بر این است که مشاور یا روانپزشک در شناخت بیشتر فرد نسبت به خودش و دیگران کمک نماید تا او آگاه تر شد و بتواند بهترین و مناسب ترین تصمیم ها را در مسیرهای مختلف زندگی خود بگیرد.
مراحل مشاوره فردی
فاز اول:
شروع ایجاد رابطه با درمانگر
فاز دوم:
شناسایی (کاری که باید انجام دهید)
فاز سوم:
کار کردن و پیشرفت
فاز چهارم:
حل مشکل و خداحافظی
روان درمانی
روان درمانی، زمانی انجام می شود که فرد درگیر مشکلات زندگی، رابطه، کار یا یک نگرانی از سلامت روان باشد. به ویژه زمانی که فرد بیش از چند روز رنج و ناراحتی زیادی داشته باشد. روان درمانی برای بهبود بیشتر مشکلات روان کارایی دارد. در روان درمانی بیمار با روان درمانگر، روانشناسان یا مشاوران گفت و گو می کند. اختلالاتی مانند اختلالات خلق و خو، اختلالات خوردن، اعتیاد، اختلال شخصیت بدبین (پارانوئید)، اسکیزوفرنی و … توسط روان درمانی درمان می شود.
زوج درمانی
زوج درمانی، یکی از روش های روان درمانی است و برای زوجینی که زندگیشان دچار بحران یا مشکل شده است و نمی توانند با هم به تفاهم برسند، توصیه می شود. طی جلسات زوج درمانی، مشکلات زوجین بررسی می شود و راه حل مناسب توسط روان درمانگر برای حل مشکل ارائه می شود. به عبارت دیگر، زوج درمانی راه حلی است که برای افرادی که قادر به حل مشکلات و تعارض و کشمکش های میان خود نیستند و ناگزیر به دنبال ارتقا ارتباط خود با همسرشان هستند در نظر گرفته می شود. یکی از راهکارهایی که زوج درمانی به افراد ارائه می دهد، این است که زوجین نگاهی واقع بینانه به تمام مشکلات خود داشته باشند و در پی راه حلی برای نجات و رهایی از مشکلات و دغدغه های خود باشند.
افسردگی
ممکن است فرد احساس بی علاقگی نسبت به کارهایی که قبلا از آن ها لذت می برده پیدا کند یا به احساساتی چون غمگین بودن طولانی مدت، کاهش تمرکز، خستگی بیش از حد، احساس پوچی و بیهودگی و حالت هایی از این قبیل دچار شود که این ها می تواند نشانه های افسردگی باشد. اختلال افسردگی یک ضعف نیست که با چند روز مراقبت برطرف شود، بلکه پیگیری و درمان طولانی مدت، مراقبت و پایش مداوم می خواهد.
علائم افسردگی
هر تغییر احساس و نوسان خلق و خو نمی تواند نشانه اختلال افسردگی اساسی باشد. برای تشخیص دقیق افسردگی می بایست به پزشک متخصص اعصاب و روان مراجعه نمایید. از علائم افسردگی می توان به موارد ذیل اشاره کرد:
تغییرات خواب
خشم و تحریک پذیری
احساسات درماندگی و ناامیدی
فقدان انرژی
احساس از خودبیزاری
احساس غم و پوچی
دردها و رنج های ناشناخته
مشکلات عدم تمرکز
تغییرات وزن و اشتها
رفتارهای عاری از حس مسئولیت
کاهش قدرت تصمیم گیری
عذاب وجدان یا احساس گناه برای کارهای کوچک گذشته
اگر چه افسردگی اغلب خود را با کاهش واکنش و فعالیت، سستی و بی رمقی نشان می دهد، گاهی نیز ممکن است با پریشان حالی و بی قراری ظاهر شود. حدود یک سوم افراد مبتلا به اختلال افسردگی عمده، علائم بی قراری و پریشانی فیزیکی را از خود نشان می دهند. از آنجایی که افسردگی پیچیده است و روی بسیاری از سیستم های بدن تاثیر می گذارد، علائم زیادی به دنبال دارد که میزان آن از فردی به فرد دیگر متغیر است.
اختلال وسواس
در فردی که دچار اختلال وسواس فکری و عملی است، افکار ناخوشایند و بی ربط به طور دائمی سراغ فرد می آید و او در نتیجه رنج ناشی از این فکر و عدم توانایی در بیان این رنج، احساس نیاز می کند که یک رفتار خاص را دائما تکرار نماید.
انواع وسواس
وسواس فکری
فکری که فرد علیرغم میل خود به طور مرتب در ذهن خود به آن مشغول است و قادر به رهایی از آن نیست و همیشه در تلاش است به نتیجه ای برسد که چنین نتیجه ای هیچگاه حاصل نمی شود. در نتیجه، فرد در مسائل و امور مختلف زندگی خود نمی تواند هیچ تمرکزی داشته باشد. وسواس فکری می تواند در ارتباط با وقایع گذشته و یا کارهایی که در حال حاضر در دست اقدام دارد شامل شود، اما هیچوقت به هیچ نتیجه عملی نرسد. نمونه ای از وسواس و افکار مزاحم عبارتند از :
رفتار حال یا گذشته
اندیشه درباره بدن
افکار افراطی
وسواس فکری عملی
وسواس فکری یعنی فشار یا اجبار فکری که شخص را به انجام و یا تکرار یک عمل وا میدارد. شستن دست به کرات، با وجود اینکه او می داند این عمل غیرمنطقی است، اما قادر به توقف آن نیست. گاهی اوقات ممکن استیک فرد وسواسی ساعت های طولانی را در حمام بگذراند. کاهی اوقات وسواس فکری عملی ممکن است بسیار خطرناک شود؛ مانند وسواس اقدام به خودکشی یا دگرکشی
برخی از وسواس های عملی عبارتند از :
شستشوی مکرر که بیشتر بین بانوان دیده می شود.
رفتار منحرفانه مانند اجبار به دزدی در افرادی که هیچ گونه نیاز مالی ندارند.
دقت وسواسی مانند منظم کردن بیش از اندازه وسایل.
شمردن مانند شمردن پله که اشتباهی در این امر صورت نگیرد.
راه رفتن اجباری به صورتی که شخص اصرار دارد که تعدادقدم ها معین و طبق ضابطه باشد.
چه داروهایی توسط روانپزشک تجویز می شود؟
برای درمان بیمارانی که به متخصص اعصاب و روان مراجعه می کنند، ممکن است با توجه به بیماری آن ها با صلاحدید داروها تجویز شود یا درمان های دیگری مانند درمان با تشنج الکتریکی که شامل اعمال جریان الکتریکی بر روی مغز است و بیشتر در درمان افسردگی شدید کاربرد دارد، استفاده شود و برای زمانی است که بیمار به درمان های دیگر پاسخ نداده باشد یا از نور درمانی برای درمان مبتلایان به افسردگی فصلی استفاده شود. روانپزشکان معمولا داروها را به همراه روان درمانی تجویز می کنند. از انواع داروهایی که برای بیماری های مختلف تجویز می شوند عبارتند از :
آرام بخش ها و ضد اضطراب ها که برای درمان اضطراب و بی خوابی استفاده می شود.
داروهای ضد روان پریشی که برای درمان علائم روانی (توهمات در بیداری)، اسکیزوفرنی و اختلالات دو قطبی استفاده می شود.
داروهای ضد افسردگی که برای درمان افسردگی، اختلال هراس، اضطراب، اختلال وسواس فکری، اختلال شخصیت مرزی و اختلالات خوردن تجویز می شود.
هیپنوتیزم که برای القا و حفظ خواب تجویز می شود.
تثبیت کننده حالت که برای درمان اختلالات دو قطبی استفاده می شود.
ضروت مراجعه به روانپزشک
بارها این مشکل برای اشخاص به وجود آمده است که در اثر عوامل مختلفی نظیر طلاق، مشکلات خانوادگی و یا پولی با ذهن پریشان خود نمی دانند چیکار کنند، این اشخاص نه تنها خودشان در زندگی با مشکلاتی روبرو می شوند بلکه در جامعه به دلیل ناراحتی که برایشان پیش آمده است رفتاری مناسبی ندارند، به همین دلیل اگر این اشخاص هرچه سریعتر مشکلات خود را حل نکنند و یا ذهن خود را از مشکلات و ناراحتی آزاد نسازند در آینده مشکلات جدی برایشان به وجود می آید.
حال این سوال به وجود می آید که نزد چه روانپزشکی مراجعه نمایند ؟ یک روانپزشک خوب چه خصوصیاتی دارد ؟ بهترین روانپزشک را چه زمانی و براساس چه معیارهای تعیین می توان کرد.
انسان متشکل از جسم و روان می باشد که بر هم تاثیر گذار می باشد. در صورتی که جسم بیمار شود بر روح و روان تاثیر گذاشته و آن را تحت الشعاع قرار می دهد، وقتی که فرد دچار اختلال روحی شود بر جسم اثر گذاشته و در مواردی منجر به بیماری های خطرناک می شود. این جمله که اکثر بیماری های جسمی انسان منشا روحی و روانی دارد بی مورد نیست و توسط مطالعات وسیعی که در علم روانپزشکی صورت گرفته تا حدودی این موضوع به اثبات رسیده است. همانطور که جسم نیاز به مراقبت دارد، روان انسان نیز نیاز به نگهداری دارد. وقتی فردی به بیماری دچار می شود، برای درمان آن به پزشک می رود. روان انسان نیز در مقابل مشکلات آسیب پذیر بوده و برای درمان نیاز به روانپزشک و متخصص اعصاب و روان دارد.
دلایل مراجعه به روانپزشک
بسیاری از افراد بر این باورند که وقتی به روانپزشک مراجعه می کنند، پزشک از تمامی رازها و مواردی که در درون فرد اتفاق می افتد با خبر است و کار او را با افراد غیر متخصص در این زمینه اشتباه می گیرند. در گذشته افراد به صورت قبیله ای زندکی می کردند و پیوند خانواده ها به گونه ای بود که از هم گسسته نمی شد. با مدرن شدن جوامع، نقش خانواده در جامعه کمرنگ شد و فرزندان به دنبال روش های نوین برای زندگی رفتند که یکی از پیامدهای آن گسیختن خانوده می باشد. همچنین فردی که از خانواده وارد جامعه می شود با خیل وسیعی از فرهنگ و افکار و الگوهای متفاوت آشنا می شود که برای فرد مشکلاتی را در روابط با افراد به همراه دارد. نگرش جوانان با این دیدگاه تغییر کرده است و در رابطه با والدین خود دچار تعارض می شوند. بهترین روانپزشک به بررسی رفتار با توجه به صحبت ها و رفتارهای فرد می پردازد و در صورت وجود اختلال روانشناسی از دارو برای بهبودی استفاده می کند. بهترین روانپزشک در تهران افراد را به 3 دسته تقسیم می کند که به روانپزشک مراجعه می کنند:
گروهی که دارای وسواس فکری و عملی هستند افرادی که دائم نگران شده و این حالت را به دیگران انتقال می دهند.
افرادی که خود مشکل درونی داشته ولی حاضر به قبول آن نیستند و آن را به دیگران فرافکنی می کنند. این افراد در صورتی که در روابط خود با افراد رفتاری ببینند که برخلاف میلشان باشد مشکل را از دیگران می دانند.
افرادی که دارای مشکلات حاد روانی بوده ولی حاضر به قبول این مشکل نیستند و باوری به روانپزشک ندارند. این افراد با اجبار اطرافیان و از راههای قانونی مجبور به مراجعه به روانپزشک می باشند.
چه زمانی باید به روانپزشک مراجعه کرد ؟
قبل از پاسخ به این سوال باید بدانیم، روانپزشک چه وظایفی برعهده دارد؟ رشته روانپزشکی یا تخصص اعصاب و روان یکی از تخصص های پزشکی است. اساسا فرد بعد از گذراندن 7 سال دوره پزشکی عمومی و فارغ التحصیل شدن از رشته پزشکی وارد رشته روانپزشکی می شود، و پس از 4 سال دوره تخصص را به پایان می رساند. در طی این دوره روانپزشکان آموزش های مختلفی را می بیند. یکی از این آموزشها این است که فرد توانایی یابد که مراجعه کننده خود را از لحاظ ذهنی به دقت ارزیابی کند تا بتواند اهمیت و شدت اختلال رفتاری، عاطفی و هیجانی بیمار را تشخیص دهد. در این حین، فرد باید به تاریخچه و سوابق پزشکی- روانپزشکی مراجعه کننده توجه کند. زیرا در هم در تعیین تشخیص و هم در درمان موثر می باشد.
دوره های روان درمانی
بسیاری از همکاران روانپزشک دوره های مختلفی از روان درمانی را سپری می کنند. با گذراندن این دوره ها روانپزشک تبحر می یابد تا به بیماران خود خدمات بهتری ارائه دهند. روان درمانی انواع خاص بسیاری دارد و تقسیم بندیهای مختلفی بر مبناهای مختلف برای آن صورت گرفته است. از یک تقسیم بندی که طول زمانی روان درمانی مورد توجه بوده روان درمانی را به دو نوع بلند مدت و کوتاه مدت تقسیم بندی کرده اند. در تقسیم بندی دیگری بر حسب تعداد ا فراد شرکت کننده در روان درمانی دو نوع روان درمانی فردی و روان درمانی گروهی را معرفی کرده اند.
روان درمانی به طورکلی فرایندی است که یک روانپزشک به بررسی وضعیت روانی مراجع خود میپردازد و با رسیدن به درک کامل از مشکل او کمک میکند تا فرد بتواند آرامش خود را به دست بیاورد و عملکرد خود را در طول زندگی حفظ کند. جالب است بدانید که جلسات روان درمانی تنها به افراد مبتلا به اختلالات روانی اختصاص ندارد و همه افراد برای ارتقای سطح کیفی زندگی خود میتوانند از آن بهرهمند شوند.
مشخصات بهترین روانپزشک
از آنجایی که رشته روانپزشکی با روان فرد سر و کار دارد، لذا دانش بسیار گسترده و البته نوپایی است و نیاز به گذراندن دوره های طولانی آموزشی دارد.
دانش و مهارتهایی که برای روانپزشکی مورد نیاز می باشد و اساسا فرد علاوه بر اینکه آموزه های علمی خود را توسعه دهد به لحاظ شخصیتی نیز باید دارای ویژگی هایی باشد :
علاقه زیاد به انسان ها و حل مشکلات آنها
داشتن صبر و حوصله
رازداری که از اصول پزشکی می باشد و در رشته روانپزشکی دارای اهمیت بیشتری می باشد .
مهارت های ارتباطی
مهارت های شنیداری و گفتاری مناسب
توانایی حل مساله
زمان مراجعه به روانپزشک
در ادامه به برخی موقعیت هایی که نیاز به مراجعه دارند اشاره می شود :
اضطراب های مقطعی مانند اضطراب امتحان می تواند یکی از علل مراجعه به روانپزشک باشد. برخی افراد از حضور در جلسه امتحان دچار این حالت می شوند که برای برطرف کردن این مشکل به روانپزشک مراجعه کنند.
به اختلالاتی مبتلا شده اید که پزشکان هیچ منشایی برای آن شناخته اند.
اگر مدت زیادی دچار غم و اندوه شده اید و حتی با تغییر شرایط محیطی نیز بهبود نمی یابید .
زمانی که فرد وسواس های آزاردهنده ای دارد که به تنهایی از پس آنها برنمی آید.
هنگامی که فرد به اختلال حادی مانند افسردگی، وسواس، اضطراب و خلق بالا مبتلا می شودو…
روانپزشک، با توجه به آموزه های خود سعی در کمک به مراجعه کننده دارد و در صورت صلاح دید از مشاوره و روان درمانی برای بیمار و مراجع خود استفاده خواهد کرد. گاهی اختلال شدیدتر می باشد به نحوی که نیاز به بستری و درمان جدی تری دارد که در حوزه درمان بیمارستانی روانپزشکی می باشد و در حوزه سرپایی قرار ندارد.
کلام آخر
در این مقاله قصد داشتیم اطلاعات مهمی را در زمینه تخصص بهترین متخصص اعصاب و روان و بررسی ویژگی ها و نحوه انتخاب او برای بهره گیری از انواع خدمات درمانی مربوطه در اختیار خوانندگان قرار دهیم. در آخر توصیه می کنیم که برای درمان انواع اختلالاتی که تجربه می کنید، حتما به یک دکتر متخصص اعصاب و روان خوب مراجعه نمایید، تا توانمندی روانپزشک بتواند موفقیت نتیجه درمان را برای شما تضمین کند.
سوالات متداول روانپزشکی
آیا خستگی و بی حالی و عدم رغبت در کار نشانه افسردگی هست؟
بله میتواند از علائم افسردگی باشد. اما برای تشخیص دقیقتر باید به چند نکته دیگر هم توجه داشت: اینکه این حالتها چه مدت طول کشیده است؟ چه قدر باعث اختلال عملکرد شده است؟ و آیا بررسی جسمی( از نظر تیروئید، چربی، کم خونی و …) سالم است یا نه؟
برای درمان وسواس فکری و عملی چکار باید کرد؟
براي كنترل و درمان وسواس بايد به روانشناس باليني مراجعه كرد.
برای تشخیص اختلال نقص توجه باید به چه تخصصی مراجعه کرد؟
براي تشخيص بيش فعالي و نقص توجه بايد به روانپزشك و يا روانشناس باليني مراجعه كنين با استفاده از مصاحبه باليني و آزمون مي شه مشكل رو تشخيص داد، با دارو خيلي از علايم كاهش پيدا مي كنه و با استفاده از تكنيكهاي رفتار درماني و مهارتهاي افزايش تمركز اين مسئله كاملاً قابل كنترل است.
کدام درمان بهتر است: روان درمانی و یا درمان دارویی؟
هر دو درمان در درمان بیماریهای روانی موثر هستند. نوع درمان به ماهیت مشکل بستگی دارد. به طور کلی درمان دارویی برای شرایطی که مولفه های قوی بیولوژیکی دارد همچون افسردگی ماژور، اسکیزوفرنی، اختلال دوقطبی و اختلال پانیک تجویز می شود. در بیماریهای شدیدتر ترکیب این دو درمان توصیه می شود. درمان دارویی علایم را از بین می برد و روان درمانی فرد را قادر می سازد تا موقعیت خود را درک کرده و آن را کنترل کند. این درمان ترکیبی سریع تر بوده و برای مدت طولانی تری نیز دوام می آورد.
چه درمانی برای حملات پانیک وجود دارد؟
پانیک اتک یا حملات پانیک در اکثر موارد برای درمان نیاز به دارو دارند. داروهای ضد افسردگی برای این بیماری اغلب تجویز می شود. همچنین جلسات روان درمانی برای این بیماری مورد نیاز است.
فرق بین رواندرمانی و مشاوره روانشناختی چیست؟
در بسیاری اوقات این دو کلمه به جای یکدیگر استفاده میشود. به طور کلی تاثیر مشاوره و رواندرمانی هر دو باید خود را در سبک زندگی نشان دهد. به عبارتی روانشناس خوب کسی است که سبک زندگی مراجع را تغییر دهد. با این توضیح رواندرمانگر به تغییر سبک زندگی و مشاور به اصلاح سبک زندگی میپردازد.
راه های کنترل بیماری خود بیمار پنداری چیست؟
خودبیمار پنداری نوعی وسواس هست که ریشه آن هم اضطراب میباشد، اگر علائم شدید باشه معمولا آن را با دارو کنترل میکنند.
چه راهکاری برای حل مشکل افراد کمالگرا وجود دارد؟
كمال گرايي و مقايسه باعث افكار وسواسي در فرد مي شوند. براي حل این مشکل بايد حتماً به روانشناس باليني يا مشاوري كه در زمينه وسواس فعاليت مي كنند مراجعه شود. براي درمان وسواس رفتار درماني و يا روش نوروفيدبك استفاده مي شود.
چطور بفهمم که روان درمانگر مناسب برای من کیست؟
برای این که واقعا یک رواندرمانگر را بشناسید، نیاز است که یک بار با او رو در رو دیدار داشته باشید. در دیدار اول باید این سوالات را در نظر داشته باشید. شما برای صحبت با روانشناس چقدر احساس راحتی میکنید؟ آیا قابل اعتماد به نظر میرسد؟ آیا واقعا به حرف من گوش میدهد؟ آیا میداند دارد چه کار میکند؟ آیا با اعتماد به نفس و کفایتمند به نظر میرسد؟ آیا توانایی مدیریت جلسه را دارد؟ از همه مهمتر آیا از او خوشم میآید؟
مزایای رواندرمانی و مشاوره روانشناسی چیست؟
رواندرمانی در ۹۲ درصد مراجعان تاثیر مثبت ایجاد کرد. افراد هرچه بیشتر در رواندرمانی و مشاوره روانشناسی ماندند نتیجه بهتری گرفتند. افراد فعال در رواندرمانی از افراد منفعل نتیجه بهتری گرفتند. افرادی که با گشودگی، پرسش و پیگیری در فرآیند درمان درگیر بودند بهره بیشتری بردند. برای اغلب شرایط روانشناختی، افرادی که فقط در رواندرمانی حضور داشتند در مقایسه با افرادی که علاوه بر رواندرمانی دارو هم گرفتند، نتیجه مشابهی گرفتند.
چگونه اطرافیان و زتدگیم را حس و درک کنم؟
بی تفاوتی را می توان به عنوان عدم علاقه یا اشتیاق نسبت به چیزی تعریف کرد در اصطلاح روانشناسي به آن آپاتي مي گویند، براي اين مشكل و وسواس فكري دارو درماني در كنار رفتار درماني مورد استفاده قرار مي گيرد، شركت در فعاليت هاي اجتماعي، شركت فعالانه در بحث ها و اظهارنظر شخصي و حل كردن جدول از جمله هاي راههايي براي به چالش كشيدن ذهن و برقراري ارتباط بهتر با محيط اطراف است.
علت فوبیا چیست؟
فوبياها انواع مختلف دارند و به بسته به نوع مي توانند علتهاي مختلفي داشته باشند، داشتن الگو، تجربه منفي در دوران كودكي و استرس و اضطراب هاي محيطي مي تواند از علت های آن باشد.
آیا مصرف قرص اعصاب برای کودکان عوارض دارد؟
اگر اين داروها رو روانپزشك طبق ويزيت و تشخيصشون تجويز كردن، جاي نگراني نيست.
چه راه حلی برای درمان تیک عصبی پلک وجود دارد؟
تیک یکی از مشکلات نورولوژیک هست که میتونه ریشه ی مسائل روانپزشکی مثل اضطراب یا افسردگی یا منشا نورولوژیک یا به اصطلاح جسمی داشته باشه…دانستن سن شروع تیک و علائم همراه اون میتونه تشخیص صحیح و در نتیجه درمان کارآمدی رو برامون داشته باشهاينكه تيك درمانش شامل چه گزينه هايي ميتونه باشه، بستگي داره به سن،علايم و بيماريهاي همراه و بطور كلي شرايط خاص هر بيمار، كه توي مصاحبه مشخص ميشه. اما بطور كلي، تيك ها اگر مشكلي براي امور روزانه فرد اعم از خوردن،حرف زدن،اعتمادبه نفس،روحيه…ايجاد كنن،نياز به درمان دارن. كه ميتونه شامل دارودرماني و به همراهش روان درماني باشه. طبعا با قطع دارو، تاحدودي تيك برميگرده.
برای ترک اعتیاد به کدام پزشک باید مراجعه کرد؟
بايد به كلينيكهاي ترك اعتياد مراجعه شود و زير نظر روانپزشک و روانشناس متخصص، اين دوران ترك رو با موفقيت سپري کرد.
از کجا بفهمم وقتش رسیده که باید با یک روانشناس یا رواندرمانگر صحبت کنم؟
به سه سوال فکر کنید. آیا توانایی دوست داشتن و دوست داشته شدن را به شیوهی مطلوبتان دارید؟ آیا توانایی هدفگذاری، برنامهریزی و پیگیری آرزوها و اهداف زندگیتان را دارید؟ ایا ارزش خود را میدانید؟ بیشتر مشکلاتی که مردم به جلسه درمان میآورد به یکی یا چند تا از سوالات بالا برمیگردد. اگر به یکی از سوالات بالا پاسختان نه باشد، احتمالا در زندگی خود با چالش مواجه هستید و میتوانید از مزایای تراپی یا درمان روانشناختی بهره ببرید. در ادامه سوالاتی را بررسی میکنیم که نیاز به رواندرمانی و مشاوره روانشناسی را در شما شفاف میکند. آیا مشکل، شرایط و احساس پایداری وجود دارد که شما را برای مدتیست که آزار میدهد؟ آیا چیزی در شما و زندگیتان هست که بخواهید آن را تغییر دهید؟ آیا از گفتگوی تکراری با خودتان یا دیگران در مورد موضوعی، بدون هیچ اثر مثبتی، خسته شدهاید؟ آیا از احساسات خود به تنگ امدهاید؟ آیا با وجود تلاش برای نادیده گرفتن، صدایی درون شما به دنبال کمک گرفتن حرفهای از متخصص است؟ اگر پاسخ سوالات بالا را آری میدهید، باید بدانید که وقت رواندرمانی و مشاوره روانشناسی فرا رسیده است.
برای وسواس بیش از حد چه باید کرد؟
بهتره با مراجعه با روانپزشك و يا روانشناس باليني و بررسي كامل مشكل شما داروي مورد نيازتون تجويز بشه و در كنار دارو درماني حتماً جلسات مشاوره با روانشناس متخصص در زمينه وسواس و رفتاردرماني رو هم دنبال كنين.
چه راهی برای ترک اعتیاد به الکل وجود دارد؟
بهتر است برای ترک و پرهیز موفق از یک متخصص در این زمینه راهنمایی و مشورت بخواهید و طبق پروتکل های درمانی کارآمد اقدام به ترک نمایید.
به عنوان پدر و مادر هرگز نمی خواهید باور کنید فرزند گرانبهایتان مشکلی داشته باشد. اما ممكن است هنگام تولد يا حدود 18 ماهگی متوجه تفاوت هایی در فرزندتان شوید هر چند سن ابتلا به اوتیسم مهم نیست و امید خود را از دست ندهید. چرا كه با درمان به موقع و سریع نزد روانپزشک خوب می توان میزان قابل توجه ای از اختلالات اوتیسم را کاهش داد و میزان رشد و یادگیری را سرعت بخشید.
اوتیسم چیست؟
اختلال طیف اوتیسم در اوایل نوزادی و کودکی بروز می کند و باعث تاخیر در بسیاری از زمینه های اساسی مانند یادگیری صحبت، بازی و تعامل با دیگران می شود.
علائم اوتیسم علائم اوتیسم همانند اثرات آن متفاوت است. برخی از کودکان مبتلا به اوتیسم فقط دارای نقص های خفیف هستند و برخی دیگر میزان شدید تری از علائم اوتیسمرا دارند. با این حال هر کودک مبتلا به اوتیسم حداقل تا حدودی در سه زمینه زیر دارای مشکلاتی است:
برقراری ارتباط کلامی و غیر کلامی
ارتباط با دیگران و دنیای اطرافشان
فکر کردن و رفتار انعطاف پذیر
رشد فرزندان را زیر نظر بگیرید، اوتیسم در کودکان موجب علائم مختلف و تاخیردر رشد کودک می شود. بنابراین توجه دقیق به اینکه چه زمانی کودک شما در حال دستیابی به نقاط عطف اجتماعی، عاطفی و شناختی است بسیار مهم است زیرا که این روش برای تشخیص زود هنگام اوتیسم در کودکان موثر است. در حالی که تاخیر در رشد نیز دقیقا به معناى ابتلا به اوتیسم نيست.
علائم و نشانه های اوتیسم در نوزادان و کودکان نوپا
اگر در دوران نوزادی به اوتیسم مبتلا شوند، روانپزشک برای درمان در نوزادی می تواند از انعطاف پذیری قابل توجه مغز نوزاد برای بهبود هرچه سریعتر بهره ببرد اگر چه تشخیص بیماری اوتیسم قبل از 24 ماهگی دشوار است. اما علائم بیماری اوتیسم اغلب بین 12 تا 18 ماهگی بروز می کند. اگر علائم در این دوران تشخیص داده شود، درمان سریع و به موقع بر روی مغز می تواند بسیار کمک کننده باشد.
دکتر سعید انصاری روانپزشک و متخصص اعصاب و روان ، از روش های نوینی برای درمان اختلالات روانپزشکی مانند اوتیسم در کودکاناستفاده می کند. . برای کسب اطلاعات بیشتر با روانپزشک خوب در تهران روشماره های 02122771870 – 02122790453 تماس بگیرید برای ارتباط با دکتر به آدرس اینستاگرام مراجعه کنید.
اولین نشانه های اوتیسم در کودکان عدم وجود رفتار های عادی – نه غیر طبیعی – می باشد که کمی تشخیص آن سخت است. در برخی کودکان اوتیسم خود را به گونه ای نشان می دهد که کودک خوب است! زیرا نوزاد آرام، مستقل و عادى است ولی ممکن است این دلیلی بر ابتلای نوزادتان به اوتیسم باشد یا نباشد.
پس اگر دارید علائم را در کودکان بررسی می کنید حتما به همه موارد توجه نمایید و با روانپزشک و متخصص کودک مشاوره داشته باشید.
برخی از نوزادان مبتلا به اوتیسم، به نوازش پاسخ نمی دهند، نمی توانند در هنگام تغذیه به مادران نگاه کنند.
نوزاد و یا کودک نوپای شما نمی تواند :
1- تماس چشمی برقرار کند، به طور مثال در هنگام تغذیه یا لبخند زدن نوزاد در هنگام لبخند زدن مادر
2- به نام او و یا صدای مشابه پاسخ دهد
3- اشیا را به طور بصری دنبال کند و یا هنگام اشاره، ژست شما را دنبال کند.
4- ایجاد ارتباط با افراد دیگر با دست تکان دادن و … و یا خداحافظی کردن.
5- پاسخ دادن و ابتکار در پاسخ در نوازش.
6- از حرکات و بیان صورت تقلید کند.
7- با افراد دیگر بازی کند و یا علاقه مندی های خود را به اشتراک بگذارد.
8- در صورت صدمه دیدن مراقب و یا متوجه خود باشد.
از علائم دیگر نوزادان مبتلا به اوتیسم می توان به موارد زیر اشاره کرد :
تا 6 ماه: هیچ لبخند و یا بیان گرم و شادی ندارد
تا 9 ماه: هیچ گونه صدا و یا لبخند و حالت صورتی را از خود نشان نمی دهد
تا 12 ماه: عدم پاسخ به نام
تا 12 ماه: صحبت نمی کند يا پاسخ نمی دهد
تا 12 ماه: بدون عکس العمل مانند اشاره کردن، نشان دادن، دست تکان دادن و…
تا 16 ماه: بدون کلمات گفتاری
تا 24 ماه: هیچ عبارت دو کلمه ای معنی دار که شامل تقلید یا تکرار باشد.
زمانی که هر یک از این علائم را در نوزاد و یا کودک خود مشاهده نموده اید، به متخصص کودکان و روانپزشک کودک مراجعه نمایید و مراحل درمان را در اسرع وقت شروع نمایید.
احتمالاً تمام افراد در طول زندگی خود به نوعی با استرس مواجه می شوند ولی استرس به صورت مداوم و مزمن بر کیفیت زندگی افراد تاثیر می گذارد و در زندگی روزمره اختلال ایجاد می کند. استرس می تواند تاثیراتی منفی بر سلامت جسمی فرد بگذارد. در ادامه مقاله با ما باشید تا عوارض استرس را توضیح دهیم.
تاثیر استرس بر بدن
استرس بخشی طبیعی از زندگی روزمره می باشد. برای مثال وارد شدن به یک جمع تازه و یا در مصاحبه های کاری استرس کاملاً طبیعی می باشد. استرس باعث افزایش سرعت تنفس و ضربان قلب می شود. افزایش ضربان قلب در حقیقت برای رساندن خون بیشتر به مغز برای تفکر بهتر است. این پاسخ فیزیکی بدن به منظور آماده سازی فرد برای مقابله با یک موقعیت سخت است.
در مواردی که استرس شدید باشد، احساس سبکی سر و حالت تهوع علائمی شایع می باشند. احساس استرس و اضطراب شدید به صورت مداوم و در طولانی مدت می تواند تاثیر مخربی بر سلامت فیزیکی و روانی فرد بگذارد.
عوارض استرس
تاثیر استرس بر سیستم عصبی مرکزی
استرس در طولانی مدت و حملات مداوم پانیک می توانند باعث آزادسازی هورمون استرس از مغز شوند. این مورد می تواند باعث سر درد، سرگیجه و افسردگی شود. هنگامی که فرد دچار استرس و اضطراب می شود، سیستم عصبی وی هورمون ها و مواد شیمیایی زیادی تولید می کند برای مثال آدرنالین و کورتیزول. وجود این هورمون ها در طولانی مدت عوارض زیادی دارد برای مثال کورتیزول باعث افزایش وزن می شود.
عوارض استرس بر سیستم قلبی عروقی
اختلالات اضطرابی می توانند باعث افزایش ناگهانی ضربان قلب شوند و درد قفسه سینه ایجاد شود. بنابراین احتمالاً فرد بیشتر در معرض فشار خون بالا و بیماری های قلبی قرار می گیرد. در صورتی که فرد به بیماری های قلبی مبتلا باشد بیشتر در خطر بیماری های کرونری و قلبی قرار می گیرد.
عوارض استرس بر سیستم گوارشی
علائمی مانند دل درد، حالت تهوع، اسهال و دیگر اختلالات سیستم گوارشی می توانند در اثر استرس بروز کنند. کاهش اشتها نیز یکی از نشانه های استرس می باشد. همچنین بین اختلالات اضطرابی و سندرم روده تحریک پذیر ارتباطی وجود دارد. سندرم روده تحریک پذیر می تواند باعث استفراغ، اسهال و یبوست شود.
دکتر سعید انصاری روانپزشک و متخصص اعصاب و روان ، در جلسات روان درمانی از روش های نوینی برای درمان اختلالات روانپزشکی استفاده می کند. برای کسب اطلاعات بیشتر با روانپزشک خوب در تهران روشماره های 02122771870 – 02122790453 تماس بگیرید برای ارتباط با دکتر به آدرس اینستاگرام مراجعه کنید.
تاثیر استرس بر سیستم ایمنی بدن
استرس می تواند باعث ترشح مقدار زیادی هورمون آدرنالین در بدن شود. به این ترتیب سرعت تنفس فرد افزایش یافته و ضربان قلب وی بیشتر از حد نرمال می شود تا مغز بتواند اکسیژن بیشتری دریافت کند. در این شرایط گاهی سیستم ایمنی هم تا حدی قوی تر عمل می کند. در صورتی که استرس بیش از حد و طولانی مدت باشد احتمال دارد که سیستم ایمنی کارکرد درست خود را از دست بدهد.
نتیجه گیری
علائم فیزیکی استرس می تواند شما را با عوارض استرس آشنا کند. باید بدانید که استرس مستقیماً بر بدن شما تاثیر می گذارد و در طولانی مدت مشکلات بسیاری را به وجود می آورد. از دیگر عوارض استرس می توان به سردرد، گرفتگی ماهیچه ها، فراموشی، گوشه گیری و افسردگی اشاره کرد.
منبع : https://www.healthline.com/health/anxiety/effects-on-body#8
مراجعه زوج به درمانگر (مشاور) نشان دهنده بلوغ فکری می باشد و برخلاف تصور نشان دهنده آشفتگی ذهنی نيست بلكه بيانگر حس عاطفی و هیجانی زوج نسبت به همدیگر مى باشد، بعبارتى روشن تر آنها به زندگی شان علاقمندند لذا به دنبال راه حل هستند و دوست ندارند مشکل بین آنها پیچیده تر شود.
آثار-خوب-زوج-درمانى-در-زندگى-مشترك
دکتر انصارى در این خصوص می گوید: گاها زوجینی به ما مراجعه می کنند که از زندگی خود رضایت نسبی دارند و بيان مى كنند همه چیز خوب است و اطرافیان دید مثبتی به زندگی ما دارند ولی در عين حال تمایل دارند که رابطه آنها صمیمی تر شود، در واقع علاقمند هستند که رابطه آنها عمیق تر شود. در مواردى ديگر زوجینی به زوج درمانگر مراجعه می کنند که نشانه هایی از اختلاف را می بینند اما پیچیده نبوده و قصد پیشگیری از شدت يافتن آنرا دارند، در واقع به دنبال واکسیناسیون رابطه خود با همسرشان هستند! پس افراد به دلايل مختلفى ممكن است به “زوج درمانگر” مراجعه نمايند كه به برخى موارد اشاره گرديد.
اهداف زوج درمانی
زوجین باید بتوانند خواسته ها و نظرات خود را در کانال امنی به یکدیگر بیان کنند. بايد بدانند نظر آنها براى همسرشان اهميت دارد و می تواند اثر گذار باشد. در واقع زوج درمانی به آنها کمک می کند تا بتوانند با هم مکالمه کنند و نگران این موضوع نباشند که شايد حرفی بزنند و براى همسرشان سنگين تمام شود یا نظری بدهند که در موقعیت دیگر از آن سواستفاده شود. زوجین همچنین از این می ترسند كه نظری دهند ولی توجهی به آن نشود، از دیدگاه دکتر انصاری محور درمان در جلسات زوج درمانى ايجاد يك رابطه دوستانه بين “زن و شوهر” است تا بتوانند در اين كانال ارتباطى بيشتر به خواسته هاى يكديگر احترام بگذارند و در نهايت از ميزان تعارضات آنها كاسته شود.
در بسیاری مواقع پزشکان با تخصص های مختلف مراجعانی دارند که از دردهای متعدد جسمانی ( سردرد،کمردرد،درد شکم، دردهای قاعدگی و …) شکایت دارند و علی الرغم تمام معاینات و آزمایشات دلیل جسمی مشخصی برای آن پیدا نمی شود و احتمالا با جمله ای همچون ” دردت عصبی است” ویزیت به پایان میرسد.
در علم روانپزشکی اصطلاحی وجود دارد بنام “اختلالات شبه جسمی” یعنی علایم و نشانه های جسمی وجود دارند که احتمال یک بیماریی طبی را مطرح میکند ولی این علایم را به طور کامل نمیتوان با بیماریهای طبی،مصرف مواد،یا سایر اختلالات روانی توجیه کرد.
یکی از این اختلالات “اختلال درد شبه جسمی” است که عبارت است از اشتغال ذهنی درباره درد،در غیاب بیماری فیزیکی که بتواند شدت این درد را توجبه کند.اساسا فشار روانی و تنش عصبی منجر به تشدید علایم میگردد. باید به یاد داشته باشیم این بیماران درد را به طور واقعی درک میکنند و هیچ دروغی در کار نیست! این اختلال ممکن است در هر سنی شروع شود ولی معمولا در سن ۳۰-۴۰ سالگی شایعتر است.معمولا در نزدیکان این افراد درجاتی از علایم افسردگی یا اضطراب مشهود است.
علل زیادی در بروز آن دخیل میباشد از جمله؛
۱-عوامل فردی: ابراز درد روشی برای بهره کشی و کسب منفعت در ارتباط با دیگران است.(البته این بدان معنا نیست که فرد عامدانه دست به ایجاد علایم بزند بلکه ناخودآگاه ایجاد میشود)
۲-عوامل هورمونی و بیولوژیک: یعنی وجود برخی ناهنجاریها در ساختمانهای مغزی یا مشکلات شیمیایی فرد مستعد ابتلا به این اختلال مینماید.
تشخیص این اختلال بر عهده پزشک میباشد چراکه توجه به برخی از علل جسمانی و رد آنها بسیار بااهمیت میباشد.
و اما درمان؛ با عنایت به وجود علل روانی در ایجاد علایم برای درمان میبایست به یک متخصص روانپزشک مراجعه نمایید تا وی با کمک برخی روشهای غیردارویی مثل رواندرمانی و … یا در صورت لزوم دارو درمانی به شما کمک نماید.