اضطراب پس از مهاجرت
نقل مکان به یک شهر جدید می تواند هیجان انگیز باشد. یک شغل جدید، یک زندگی جدید، یک خانه جدید. و با این حال، همچنین می تواند استرس زا باشد. رها کردن همه چیز و تنهایی در یک شهر جدید که در آن هیچ پشتیبانی ندارید و باید از ابتدا شروع کنید باعث اضطراب پس از مهاجرت میشود. آیا این می تواند بر سلامت روان فرد تأثیر بگذارد؟ در این مقاله به موضوع چرا زندگی در داخل کشور جدید می تواند استرس زا باشد، اضطراب پس از مهاجرت و چگونه می توان فرد را آماده کرد صحبت شده است.
محتوا
ما همیشه مهاجرت را استرس زا و اضطرابی نمی دانیم. آیا این درست است؟
مردم به مهاجرت بیشتر از منظر عملی نگاه میکنند – آنها آن را تغییری عملی در مکان میدانند بدون اینکه در نظر داشته باشند که چقدر در جامعهای که در آن زندگی میکنند، و ساختارهای اجتماعی که به آن وابسته شدهاند وقت گذراندهاند. این بیشتر زمانی اتفاق میافتد که همسر یا والدینی برای بودن با شریک زندگیشان یا فرزندشان به شهری نقل مکان میکنند و در آنجا شغلی ندارند. همه فکر می کنند برای بهتر شدن است. والدین اغلب 40 تا 50 سال دوستی و روابط پایدار را پشت سر می گذارند. ناگهان آنها تنها می شوند. آنها کسی را نمی شناسند و این یک شوک فرهنگی قابل توجه برای آنها است.
چه چیزی باعث شوک فرهنگی می شود؟
مردم بزرگی تغییر را پیشبینی نمیکنند. مردم وقتی به خارج از کشور مهاجرت می کنند آمادگی از قبل دارند. افرادی که به کشور دیگری نقل مکان کرده اند. آماده موضوعاتی مانند، من کسی را نمی شناسم، لهجه آن ها را نمی فهمم هستند. شما هم باید از قبل خود را برای مهاجرت آماده کنید تنا با اضطراب پس از مهاجرت رو به رو نشوید.
در مورد جوانانی که مثلاً برای کار به کشور دیگر نقل مکان می کنند چطور؟ مهاجرت را چگونه تجربه می کنند؟
این یک چیز دو طرفه است. از یک طرف، آنها بسیار هیجان زده هستند زیرا در حال شروع یک کار جدید در فضایی جدید هستند، برخی از آنها حقوق بسیار خوبی دریافت می کنند. بسیاری از آنها هیجان زده هستند که کشور بهتر و بزرگ تر نقل مکان کنند. اما آنها برای عظمت کشور آماده نیستند. آنها بسیار تنها خواهند بود تا دوستانی برای خود پیدا کنند. ساختار شغل آنها تا حدودی به دوست یابی کمک می کند. اما با توجه به آماری که گرفته شده است آنها وارد روابط بسیار آشفته ای می شوند. اینها افراد بسیار جوانی هستند که در اوایل دهه بیست سالگی روابط ناسالم دارند. آنها پول کافی دارند که می توان از آن برای الکل و مواد مخدر استفاده کرد و ممکن است برای مقابله با تنهایی به آن روی آورند. تنهایی، اضطراب پس از مهاجرت برای جا افتادن در کشور جدید، باعث اعتیاد به سیگار و مشروب می شود.
این یک سفر آسان برای بازگشت به خانه نیست. شما نمی توانید به عقب برگردید. رفتن به کشوری جدید به حمایت کامل – عاطفی، مالی – به تنهایی نیااز دارد.
مسئله دیگر بلوغ عاطفی است. بسیاری از افراد مستقیماً از دانشگاه بیرون می آیند، مستقیماً سر کار می روند و سعی می کنند در محل کار ارتباط دوستی برقرار کنند. و به شغل خود به عنوان محل محیط اجتماعی خود نیز نگاه می کنند. همه لزوماً بهترین روابط اجتماعی خود را در محل کار ایجاد نمی کنند. ممکن است بخواهید در زندگی اجتماعی خود احساساتی باشید و سعی می کنید آنها را با هم ترکیب کنید. در موارد متعدد، افراد میخواهند شغل خود را رها کنند، زیرا روابطی که با همکاران داشتند به نتیجه نرسیده بود.
اکنون مهاجرت های زیادی انجام میشود. اگر به هر محل کار یا محلی نگاه کنید، مطمئناً افراد زیادی را خواهید دید که آنها هم مهاجرت کردهاند.
آیا با دانستن اینکه افراد دیگری مانند شما هستند که تازه وارد این مکان، فرهنگ هستند، این کار را آسانتر یا سختتر میکند؟
بخشی از جمعیت راهی برای جا افتادن و ادامه دادن پیدا میکنند، اما همیشه درصد کمی وجود دارد که – با وجود داشتن افراد زیادی از یک فرهنگ و مکان – دلتنگ خانه هستند، دلتنگ غذای کشور خود میشوند، که خیلی مهم است.
بیشتر بخوانید: افسردگی پس از مهاجرت
آیا جابجایی شما را در برابر انواع خاصی از مسائل مربوط به سلامت روان آسیب پذیرتر می کند؟
افسردگی و اضطراب به وضوح بیماری های ناشی از مهاجرت هستند. سوء مصرف مواد نیز یکی دیگر از موارد است. و این در گروه سنی 20 تا 30 سال است. سردرگمی زیاد، و غم انگیزترین چیز در مورد جابجایی افراد این است که آنها واقعاً زمانی برای پیدا کردن راه هایی برای منحرف کردن ذهن خود از کار ندارند. آنها 10 تا 12 ساعت در روز کار می کنند، بنابراین حتی اگر به آنها پیشنهاد دهید، چرا یک ساعت را به وقت گذرانی با دوستان یا ورزش نمی گذرانید، آنها واقعاً وقت ندارند. در پایان روز تنها کاری که آنها می خواهند انجام دهند این است که یک فنجان چای بنوشند و به رختخواب بروند. آنها به خانه می روند و فیلم یا ویدیوهای یوتیوب تماشا می کنند یا با عجله به باشگاه می روند. بنابراین نه تنها در موقعیت هایی قرار می گیرند که انتظارش را نداشتند، بلکه زمان لازم برای انجام کاری در مورد آن را ندارند.