تاثیر شرطی شدن در تنفر از یک نوع غذا
تنفر و بیزاری از خوردن یک نوع غذا معمولا زمانی اتفاق می افتد که افراد به صورت اتفاقی پس از مصرف غذای خاصی دچار بیماری می شوند. به این نوع احساس تنفر از خوردن غذا که پس از بروز بیماری در افراد اتفاق می افتد، شرطی شدن گفته می شود. به طور کلی پروسه ای شرطی شدن سبب بروز رفتارهای جدید در افراد می شود که قبلا آن را تجربه نکرده اند. شرطی شدن کلاسیک تاثیر بسیار زیادی بر روی رفتارهای ما دارد. یکی از مثال های بارز آن طعم گریزی و یا انزجار از خوردن غذای خاصی می باشد که تنها به این دلیل اتفاق افتاده است که همزمان با خوردن آن غذا دچار بیماری شده ایم. می توان گفت این فرایند یک پاسخ بیولوژیک می باشد که برای محافظت از جان موجودات طراحی شده است.
محتوا
توضیحاتی پیرامون بیزاری شرطی از یک غذا
شاید برای شما اتفاق افتاده باشد که پس از خوردن غذای خاصی دچار بیماری شده اید و به همین دلیل از خوردن آن غذا به دلیل اینکه در شما احساس ناخوشایند ایجاد می کند، متنفر شده اید. به طور کلی زمانی که خوردن یک ماده غذایی همزمان با ایجاد یک بیماری در افراد باشد، می تواند سبب شرطی شدن تنفر آنها از خوردن آن غذا باشد. برای مثال اگر شما در یک وعده ی ناهار سوشی میل کنید و همزمان با خوردن آن احساس بیماری کنید، به دلیل ایجاد خاطره ناراحت کننده از آن غذا پس از آن ممکن است دیگر میلی به خوردن سوشی نداشته باشید. این نوع احساس تنفر و یا بیزاری از خوردن غذا هیچ ارتباطی به بیماری زا بودن و یا نبودن ماده غذایی ندارد، برای مثال ممکن است سوشی هیچ ارتباطی به بیمار شدن شما نداشته باشد، اما به دلیل فرایند شرطی شدن شما تمایلی به خوردن آن غذا نخواهید داشت.
شاید کار خوبی باشد که از غذاهای که سبب ایجاد بیماری زایی در بدن می شود، خودداری کنیم. اما طبق مطالعات انجام شده، خوردن غذاها در بیشتر موارد هیچ ارتباطی با ایجاد بیماری در ما ندارد. و به طور کلی هیچ غذایی به صورت آنی نمی تواند در انسان ایجاد بیماری کند. بنابراین این حس ناخوشاید حاصل از همزمانی مصرف یک غذا با ایجاد بیماری تنها یک عارضه شرطی شدن می باشد، که در بیشتر موارد سبب کاهش تمایل افراد به مصرف غذا می شود.
به این نوع شرطی شدن که سبب تنفر و بیزاری شما از خوردن یک ماده غذایی خاص می شود که قبلا نسبت به آن احساس خنثی داشته اید، شرطی شدن کلاسیک می گویند.
توضیح یک مثال از شرطی شدن کلاسیک
برای مثال، شما چندین سال قبل به یک مسافرت رفته اید و در این مسافرت همزمان با خوردن مرغ در یک رستوران دچار بیماری معده و دل درد شده اید. با وجود اینکه این غذا را قبلا بسیار دوست داشته اید، اما در حال حاضر به دلیل همزمانی خوردن آن غذا با ایجاد بیماری در شما، احساس تنفر و بیزاری از خوردن غذا را دارید. با وجود اینکه در این مورد شما می دانید که ویروس معده که سبب ایجاد بیماری در شما شده است را از دوست خود چند روز قبل گرفته اید، اما وجود این همزمانی سبب ایجاد حس تنفر در شما از خوردن غذا شده است.
توضیح حس تنفر غذایی
سوال اینجاست که آیا حس بیزاری از خوردن غذاها آگاهانه یا ناآگاهانه است؟
در بسیار از موارد، افراد بدون اینکه خود متوجه باشند و یا دلیل آن را بدانند از غذاهایی متنفر هستند. بنابراین بهتر است سوال را اینگونه مطرح کنیم که چرا بیزاری و یا تنفر از یک نوع غذا برای ما اتفاق می افتد در حالی که می دانیم علت بیماری چیز دیگری بوده است؟
می توان گفت علت اصلی آن، طعم گریزی مشروط می باشد که سبب می شود خواسته و یا ناخواسته از خوردن غذاهایی خاصی بیزاری کنیم. در حقیقت در این شرایط، همراه شدن یک محرک خنثی که در این جا غذا است با یک محرک بی قید و شرط که در اینجا بیماری است، سبب ایجاد پاسخ مشروط شده است، که همان تنفر از خوردن غذا می باشد. این شرطی سازی که به آن شرطی شدن کلاسیک گفته می شود، دارای دو فاکتور بسیار مهم است : اولی همراه شدن یک محرک خنثی با یک محرک مشروط می باشد و دومی همزمانی این دو با هم است. این نوع شرطی شدن در محیط آزمایشگاهی هم مورد بررسی قرار گرفته است. در یک مطالعه توسط جان گارسیا که یک روانشناس محقق می باشد؛ آب طعم داری را به موش ها داد و همزمان با آن با تزریق ماده در آن ها بیماری ایجاد کرد، بعد از مدتی موش ها از خوردن آب طعم دار خودداری کردند.
توضیحاتی پیرامون حس تنفر
با وجود اینکه گارسیا نشان از شرطی شدن در تنفر و بیزاری از خوردن یک نوع غذا بود، اما بسیاری از محققان هنوز سوالات متفاوتی در این زمینه داشتند، آن ها می گفتند اگر تنها این همزمانی است که سبب ایجاد تنفر و شرطی سازی می شود، پس چرا زمانی خوردن یک غذا ساعت ها از بیمار شدن یک فرد فاصله دارد، باز هم سبب تنفر فرد از خوردن آن غذا می شود؟
گارسیا خاطر نشان کرد که انزجار چشایی طعم دهنده هایی را حذف می کند، تا به سبب آن محرک های دیگری را حذف کند که منجر به ایجاد بیماری در فرد شده است. حذف نوع محرک ها کاملا انتخابی می باشد. برای همین منظور ممکن است محرکی حذف شود که ساعت ها از بیماری فاصله داشته باشد.
آنچه گارسیا و سایر محققان توانستند اثبات کنند، این بود که نوع محرک خنثی استفاده شده بر روند شرطی سازی تاثیر دارد. اینکه چرا نوع محرک تا این اندازه مهم است، ریشه آن را می توانیم در خواستگاه ها بیولوژیکی موجودات جستجو کنیم. این خاستگاه بیولوژیکی این گونه عنوان می کند که اگر حیوانی غذا بخورد و بیمار شود، به دلیل اینکه ممکن است نوع غذای مورد استفاده با بیماری ایجاد شده ارتباط داشته باشد، بهتر است حیوان دیگر آن غذا را استفاده نکند. بنابراین این واکنش، یک واکنش مهم در جهت محافظت از جان موجودات می باشد. و برای همین منظور شکل گرفته است.
شرطی سازی کلاسیک تاثیر بسیار زیادی بر روی رفتارهای ما دارد، یکی از نمونه های بارز آن طعم گریزی می باشد.
خلاصه نکات مقاله
شرطی شدن کلاسیک تاثیر بسیار زیادی بر روی رفتارهای ما دارد. یکی از مثال های بارز آن طعم گریزی و یا انزجار از خوردن غذای خاصی می باشد که تنها به این دلیل اتفاق افتاده است که همزمان با خوردن آن غذا دچار بیماری شده ایم. می توان گفت این فرایند یک پاسخ بیولوژیک می باشد که برای محافظت از جان موجودات طراحی شده است.