چگونگی رها شدن دل شکسته ها
چگونگی رها شدن دل شکسته ها
تسکین دل شکسته
سالها من به عنوان یک روانپزشک با صدها نفر کار کرده ام که قلب آنها به وسیله عشق و یا از دست دادن آن شکسته شدهاست.
هر کسی که قلب شکسته داشته باشد ( و این یعنی بیشتر ما ) احتمالا حس خوبی را به خاطر نمی آورد: شوک و ابهام غیر واقعی که باعث میشود احساس کنیم ما باید در یک جامعه دیگری باشیم، و اینکه می بینیم چقدر از هم جدا هستیم و کسانی را که در اطراف ما زندگی میکنند می بینیم که نسبت به زلزله ویرانگر هیجانی که دنیای ما را درهم شکستهاست، هیچ واکنشی نشان نداده و گویی هیچ اتفاقی نیفتاده است.
دکتر سعید انصاری در خصوص این که چگونه می توانید با این موارد کنار بیایید نیز توضیح می دهند که:
اما تاکنون، مهمترین جنبه از دل شکستگی، دردهای هیجانی فلج کننده و بی حس کننده آن است. در حقیقت، درک ما از آنچه که به معنای داشتن یک قلب شکسته است این است که قلب ما به شدت به درد و رنج باور نکردنی منجر شده است، این دو عملا مترادف هستند.
از بسیاری جهات آنها باید باشند، زیرا داستان دل شکستگی حکایت از درد هیجانی و احساسی، واکنشهای ما نسبت به آن درد، و تلاشهای ما برای بهبودی آن دارد.
وقتی قلب بیمار میشکند، قلب من نیزهمیشه در کنار آنها به درد می آید. مکانیزم های آموزشی و دفاعی که معمولا از من در کار روزانه محافظت میکنند اغلب در مواجهه با چنین ناراحتیهای هیجانی اولیه شکست میخورند.
دکتر سعید انصاری همچنین این گونه مطرح می کنند که، شاید اجازه بدهیم که برای دفاع ازخود، شکست بخورند در حقیقت این است که به شخص غم زده اجازه دهیم قبل از این که بداند، درد آنها را میبینم و احساس میکنیم. چون متاسفانه، بسیاری از مردم در زندگی خود این کار را نمیکنند.
موارد شناخت بهتر علت دل شکستگی
سفر ما از طریق دل شکستگی توسط چندین متغیر تعیین میشود:
- ماهیت خاص رابطه یا از دست دادن آن،
- شخصیت اساسی و سبکهای مقابله،
- تاریخچه زندگی فردی و خانوادگی، ب
- افت فعلی زندگی ما،
- و چگونگی مدیریت و یا سوء مدیریت ما برای بهبودی.
آخرین متغیر حیاتی که در بهبودی ما تاثیر میگذارد، یکی از سیستم های پشتیبانی در دسترس است که به احتمال زیاد ما را ناامید میکند .
سیستمهای پشتیبانی در دسترس ما عبارتند از:
- دوستان و خانواده،
- جوامع، مدارس
- محل های استخدام.
برای دریافت مشاوره و راهنمایی از دکتر سعید انصاری کلیک نمایید.